از زبان درخت
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس a-sheghane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 690
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

شعر
شعر
پنج شنبه 2 دی 1395برچسب:, :: 8:21 ::  نويسنده : مهدی        

از زبان درخت

 

ببین و بنگر که چگونه سر به زیر افکنده و خشک ایستاده ام. سر نهاده ام به آنچه برایم مقدر کرده و برایم صلاح دیده. در زمستانش خشکم و در تابستانش سبز در بهارش نو می شوم و در پاییزش مهیای رفتن به بادش میرقصن و به بارانش خیس می شوم، بی تمنا و بی ادعا سر نهاده ام به آنچه میخواهد چرا که می دانم خواسته اش خواسته ام هست و تقدیرش سرنوشتم.

گله ندارم و تو گله مندی. تمنایی ندارم و تو پر از خواسته ای. با سردش سردم و با گرمش گرم . می دانم و تو نمی دانی که خواسته هایش منتهای بودن من است. رشد من از خواسته هایی است که او برایم خواسته و شکوفاییم از آن.

و تو چرا مرا زیبا میبینی ؟! چرا از من آرامش می گیری و چرا به من عشق می ورزی ؟! 

می دانم و تو نمی دانی که من تن داده ام به هر آنچه او برایم خواسته، پس نمایان کرده ام تمام او را در خودم. او در من رشد میکند شکوفا می‌شود میبالد و باز میمیرد و من نمایشگر خواسته های اویم و هر آنچه او را بنمایاند نمایانگر آرامشی واقعی و ابدی...