آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
شعر
شعر
سه شنبه 30 آذر 1395برچسب:, :: 22:49 :: نويسنده : مهدی
خورشید، دختر یلداست
یلدا نام فرشته ای است بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره. یلدا نرم نرمک با مهرآمده بود. با اولین شب پاییز و هر شب ردای سیاهش را قدری بیش تر بر سر آسمان می کشید تا آدم ها زیر گنبد کبود آرام بخوابند.
یلدا هرشب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت ولابه لای خواب های زمین، لالایی اش را زمزمه می کرد. گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد.
یلدا، شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت. آتش که می دانی، همان عشق است. یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد. آتش در یلدا بارور شد.
فرشته ها به هم گفتند: " یلدا، آبستن است، آبستن خورشید. و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد و شبی که آخرین قطره را ببخشد، دیگر زنده نخواهد ماند".
فرشته ها گفتند: " فردا که خورشید به دنیا بیاید، یلدا خواهد مرد".
یلدا همیشه همین کار را می کند، می میرد و به دنیا می آورد. یلدا آفرینش را تکرار می کند. راستی، فردا که خورشید را دیدی به یاد بیاور که او دختر یلداست و یلدا نام همان فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت.
عرفان نظرآهاری
یلدات مبارک f چهار شنبه 24 آذر 1395برچسب:, :: 6:44 :: نويسنده : مهدی
قلب مکه می تپد بی اختیار
مکه سرتا پا غرور و افتخار
رخت نو پوشیده بر تن روزگار
در دل او شادمانی بی شمار
کوی و برزنها چراغانی شده
دیده ها از شوق بارانی شده
فرش شد با فرش دیده این زمین
شادمان در آسمان روح الامین
کاروان نور می آید ز راه
تا که بشناسیم راه خود ز چاه
جشن میلاد است در عرش برین
در غزل خوانی است جبریل امین
روز میلاد بهاران آمده
کیست این ؟ خورشید تابان آمده
این جهان افسرده و پژمرده بود
در حقیقت آدمیت مرده بود
در جهان رنگی نبودی جز سیاه
کس نمی دانست راه خود ز چاه
آدمی سرگرم کار خویش بود
در دل او دائما تشویش بود
چون به کشتی جهان طوفان رسید
ناگهان از عرش کشتیبان رسید
با نسیم رحمت پروردگار
از مدینه نور حق شد آشکار
روشنی بخش جهان از ره رسید
نور آمد گشت ظلمت نا پدید
تهنیت گویند بر هم عرشیان
پای کوبان ، دست افشان فرشیان
ماهی دریا و مرغ آسمان
ذکر یا الله دارد بر زبان
کیست این محبوب ذات کبریاست
خاتم پیغمبران و انبیاست
مطلع الانوار ربانیست این
شاه بیت شعر روحانی است این
خلقت هستی به یمن نام او
آدمی سرمست شد از جام او
نور رویش شمس را شرمنده کرد
نام او ما مردگان را زنده کرد
نام احمد(ص) زینت این دفتر است
ذکر من یا احمد(ص) و یا حیدر(ص) است
دو شنبه 22 آذر 1395برچسب:, :: 6:6 :: نويسنده : مهدی
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...آی...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
پنج شنبه 18 آذر 1395برچسب:, :: 7:36 :: نويسنده : مهدی
اس ام اس ها و اشعار تسلیت شهادت امام حسن عسگری
اس ام اس ها و اشعار تسلیت شهادت امام حسن عسگری
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری (ع) جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان (عج) می گرید
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
فاطمه (س) امشب به سامرّا عزا برپا کند
دیده را یاد امام عسگری (ع) دریا کند
ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر (عج) خود
خون دل جاری به رخ در مرگ آن مولا کند
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
شیعیان بر سر زنید ، شد عزای دیگری
کشته ی زهر جفا شد امام عسگری
از جفای معتمد ، پر زخون دل ها شده
در عزای عسگری ، سامره غوغا شده
شهادت امام حسن عسگری (ع) تسلیت باد
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
هشدار که ماتم عظیم است امروز
دلها همه با غصه ندیم است امروز
بر صاحب عصر (عج) تسلیت باید داد
کان درّ گرانمایه یتیم است امروز
تسلیت
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
ای یازدهم امام شیعه
ای مفتخر از تو نامِ شیعه
بر سامره و حریمِ پاکت
بر مهدی (عج) تو سلامِ شیعه
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
در دل صحراى غم ها و به دشت سرخ عشق
لاله سان شد قلب ما خونین ز داغ عسکرى (ع)
بس که اندوه فراوان دید از جور خسان
شد لبالب از مى غم ها ایاغ عسکرى (ع)
•
اس ام اس شهادت امام حسن عسگری
sms shahadat imam hasan
•
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن (ع)
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن (ع)
امام عسکری (ع) مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن (ع)
شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد
دو شنبه 15 آذر 1395برچسب:, :: 10:2 :: نويسنده : مهدی
میروم از روزگارت در غروبی سردِ سرد
|
|||
|