خاطره ها
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و آدرس a-sheghane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 256
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 268
بازدید ماه : 1705
بازدید کل : 116936
تعداد مطالب : 690
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

شعر
شعر
دو شنبه 30 مرداد 1396برچسب:, :: 12:31 ::  نويسنده : مهدی        

خاطره ها را که نمیشود گلچین کرد، هرکدامشان که دلش خواست سرش را می اندازد پایین و می آید به خانه و می رود توی اتاق و دراز میکشد روی تخت و منتظر می ماند خوابم بیاید ، خوابم بیاید و بروم و دراز به دراز خاطره ای که منتظر من است بخوابم.

 

خواطره ها را که نمیشود گلچین کرد، هر کدامشان که دلش خواست می آید و مرورم می کند، آنقدر مرورم میکند که خوابم بپرد، آنقدر که گاهی به سرم میزند سرشان را بگذارم لب باغچه و گوش تا گوش ببرم...

 

میترسم اما، میترسم خونشان بیفتد به گردنم، میترسم یک لکه خون بپاشد روی آستینم، میترسم باقی آنها به خون خواهی آن یکی که کشته ام دارم بزنند و هر شب خاطرهء پاهایم که تکان تکان می خورد بالای دار، خوابهای مادرم را آشفته کند.